سلام وقت همگی بخیر
من چند مدته بدجور دچار بی انگیزگی شدم و حس ناامیدی بهم غلبه کرده. از بچگی عشق درس بودم و مث هر آدم دیگه ای یه سری رویا یا هدف برای خودم توی ذهنم داشتم. سال آخر راهنمایی با اشتباق زیاد آماده بودم برای ورود به رشته تجربی ولی بنا به یه سری دلایل خانوادگی و دلایل شخصی (کمبود اعتماد به نفس شدید و غلبه حس ناامیدی و احساس ناکافی بودن) فکر کردم بهتره اصلا پامو توی رشته تجربی نذارم، پس رفتم رشته انسانی.
سه سال دبیرستان برام 10 سال گذشت و معدلم از 19 رسید به 13! توی این سه سال هی خواستم برگردم و تغییر رشته بدم ولی باز یه حسی درونم میگفت بشین سر جات. بعد از کنکور چون علاقه ای به رشته ای که قبول شده بودم نداشتم رفتم دنبال کار و یه جایی مشغول شدم و یه ذره حالم بهتر شد. تا اینکه آذر ماه بود که از طریق یکی از آشنا ها با رشته هنر های چند رسانه ای آشنا شدم و به اصرار خانواده رفتم دانشگاه هنر (خانواده م معتقدن آدم یه لیسانسو که دیگه باید داشته باشه حتی اگه رشته آبیاری گیاهان دریایی باشه از دانشگاه چلغوز آباد!)
خلاصه 3 ترم توی اون رشته گذروندم و بعد متوجه شدم که به هنر علاقه دارم اما آدم صد در صد هنری نیستم و دلم با این رشته نیست در نتیجه انصراف دادم. بعد یه مدت که کارام سبک تر شد و از دانشگاه هم انصراف دادم، فرصت کردم به خودم به علایق گذشته م به استعداد هام فکر کنم.
دوباره به سرم زده برم دبیر خصوصی بگیرم و بشینم از اول درسای تجربی رو بخونم و کنکور بدم ولی واقعا روانم بهم ریخته و همش این میاد تو ذهنم که خب تهش که چی. تو که تا اینجا گند زدی به زندگیت. همینطوری ادامه بده تا زندگی لعنتیت هرچه زود تر تموم شه
یه جورایی ته دلم هنوز یه ذره امید دارم که شاید اگه برم سمت علاقه گذشته م همه چی درسته شه و روی روال بیفتم ولی از یه طرفم اصلا انگیزه ندارم و حس میکنم از پسش بر نمیام و کلا نالایقم. راستی من 20 سالمه و علاقه مم به دامپزشکی بوده و هنوزم هست. نظرتون چیه؟ چه توصیه یا راهنمایی برای من دارین؟ ممنون میشم نظرتونو بگین.